loader-img
loader-img-2
پنج و هفت
user

فداکاری مظنون x

امتیاز 0 نفر - از 5
400,000 تومان
افزودن به سبد خرید
• توضیحات محصول

درباره کتاب فداکاری مظنون X

فداکاری مظنون x اثر کیگو هیگاشینو، نویسنده ژاپنی، توانست با دریافت جوایز متعدد ادبی تبدیل به اثری مطرح از او شود. یاسکو مادری مهربان است و با تنها دخترش زندگی آرامی دارد تا اینکه سروکله همسر سابقش پیدا می‌شود و آرامش آن‌ها را برهم می‌زند. بعد از دقایقی هولناکی که بر یاسکو و دخترش می‌گذرد، کمکی ناخوانده از همسایه ریاضی‌دانشان، ایشیگامی، به آن‌ها می‌شود که پای کارآگاهی کوساناگی را به ماجرا باز می‌کند. وقتی کارآگاه در تلاش است تا تکه‌های پازل اتفاقات آن شب را کنار هم بچیند با پیچیده‌ترین و مرموزترین پرونده عمرش مواجه می‌شود.

 یاسوکو هانائوکا، مادری مجرد است که فکر می‌کرد بالاخره از شر همسر سابق خود، توگاشی، خلاص شده است. اما یک روز سروکله‌اش برای گرفتن پول و اخاذی پیدا می‌شود و یاسوکو و دختر نوجوانش، میساتو، را تهدید می‌کند. همسایهٔ یاسوکو، مردی میان‌سال به نام ایشیگامی است که نابغۀ ریاضی است و همواره توجه زیادی به محیط اطرافش دارد. ایشیگامی که سروصدای دعوای یاسوکو با همسر سابقش را می‌شنود، در برابر یاسوکو و دخترش احساس مسئولیت می‌کند و سعی می‌کند از آن‌ها محافظت کند. شخصیت‌ها با وفاداری و نیرنگ، عشق و سوءظن گرد هم جمع می‌شوند و کارآگاهی نیز به داستان وارد می‌شود.
 فداکاری مظنون X در سال 2005 در ژاپن چاپ شد و از آن زمان برندهٔ چهار جایزهٔ ادبی در ژاپن، نامزد جایزهٔ ادبی ادگار، نامزد جایزهٔ ادبی بَری شده و نیز از طرف انجمن کتابخانه‌های آمریکا به‌عنوان بهترین رمان معمایی سال 2012 برگزیده شده است. همچنین 3 اثر سینمایی از این رمان به زبان‌های ژاپنی، کره‌ای و چینی اقتباس شده و گفته می‌شود قرار است اقتباسی هم به زبان انگلیسی از روی آن ساخته شود.

 این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های جنایی و عاشقانه پیشنهاد می‌شود.

اسمش ایشیگامی بود. یاسکو شبی که اسباب‌کشی کرده بود برای معرفی خودش به آپارتمان او رفته بود. همان موقع بود که فهمید معلم است. مرد درشت‌هیکلی بود، با صورتی بزرگ و گرد که چشمان ریزش را مثل نخ باریک نشان می‌داد. موهای کوتاه و کم پشتی داشت که او را حدوداً پنجاه‌ساله نشان می‌داد، هرچند ممکن بود خیلی جوان‌تر باشد. زیاد توجهی به مد نداشت و همیشه یک‌جور لباس می‌پوشید. زمستان امسال، وقتی برای خرید ناهارش آمده بود، همان پالتو را روی پلیوری قهوه‌ای به تن داشت. بااین‌حال آن‌طور که از وجود گهگاه یک جارختی در بالکن کوچکش معلوم بود، خودش لباس‌هایش را می‌شست. مجرد بود و طبق حدس یاسکو نه طلاق‌گرفته بود، نه زنش مرده بود.

• ثبت دیدگاه
• دیدگاه کاربران
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "فداکاری مظنون x" می نویسد