loader-img
loader-img-2
پنج و هفت
user

نورالدین پسر ایران

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده
• تقریظ رهبری درباره ی کتاب نورالدین پسر ایران

«بسم الله الرحمن الرحیم
این نیز یکی از زیباترین نقاشیهای صفحه‌ی پُرکار و اعجاز گونه‌ی هشت سال دفاع مقدس است. هم راوی و هم نویسنده حقاً در هنرمندی، سنگ تمام گذاشته‌اند. آمیختگی این خاطرات به طنز و شیرین‌زبانی که از قریحه‌ی ذاتی راوی برخاسته و با هنرمندی و نازک‌اندیشیِ نویسنده، به خوبی و پختگی در متن جا گرفته است، و نیز صراحت و جرأت راوی در بیان گوشه‌هائی که عادتاً در بیان خاطره‌ها نگفته میماند، از ویژگیهای برجسته‌ی این کتاب است. تنها نقصی که به نظر رسید نپرداختن به نقش فداکارانه‌ی همسری است که تلخی‌ها و دشواریهای زندگی با رزمنده‌ئی یکدنده و مجروح و شلوغ را به جان خریده و داوطلبانه همراهی دشوار و البته پر اَجر با او را پذیرفته است.
ساعات خوش و با صفائی را در مقاطع پیش از خواب با این کتاب گذراندم والحمدلله
90/10/20»

• توضیحات محصول

درباره کتاب نورالدین پسر ایران 

کتاب نورالدین پسر ایران نوشته‌ی خانم معصومه سپهری است. این کتاب که در آذر ماه 1390 منتشر شده، خاطرات سید نورالدین عافی است. معصومه سپهری برای جمع‌آوری این کتاب شخصاً نیز چندین مصاحبه‌ی تکمیلی از صاحب خاطرات و همرزمان او گرفته است.

سید نورالدین عافی در سال 1343 در روستای خلجان در نزدیکی تبریز به دنیا آمد. او خانواده‌ای پر جمعیت و کشاورز داشت. در دوران انقلاب در راهپیمایی‌ها و فعالیت‌های انقلابی شرکت می‌کرد. با شروع جنگ ایران و عراق می‌خواست راهی جبهه شود؛ اما به‌خاطر سن کمش او را قبول نمی‌کردند. بارها و بارها اقدام کرد و بالاخره موفق شد. در پاییز سال 1359 دوره آموزش نظامی می‌بیند و به مناطق غرب کشور می‌رود و در سپاه مهاباد شروع به فعالیت می‌کند. در سال 1360 عضو رسمی سپاه کردستان می‌شود و پانزده ماه آنجا می‌ماند؛ ولی مدام در اندیشۀ راهی شدن به مناطق جنگی جنوب کشور است.

نورالدین در هجده سالگی چهره‌اش در اثر جراحت‌های شدید و جراحی‌های زیاد کاملاً شکل خود را از دست می‌دهد. در سال 1363 با دختری شانزده ساله به نام معصومه عقد می‌کند. در 1366 ازدواج می‌کند و در سال 1367 اولین فرزندش، که دختر است، متولد می‌شود. وقتی به منطقۀ جنگ ایران و عراق عازم می‌شود، برادر کوچک‌ترش هم به همراهش می‌رود و در یک بمباران حمله هوایی عراق در برابر چشمان نورالدین شهید می‌شود. بیست و چهار ترکش به بدن نورالدین اصابت می‌کند و او در بیمارستان‌های کرمانشاه و مشهد بارها تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد. به تبریز می‌رود و بعد از شش ماه به جبهه برمی‌گردد. در مرخصی‌هایی که در تبریز می‌گذراند به فعالیت‌های مذهبی و تبلیغی می‌پردازد و هربار بعد از استراحتی کوتاه به جبهه برمی‌گردد. در عملیات‌های زیادی از جمله مسلم بن عقیل، کربلای چهار، و … شرکت می‌کند و بارها به‌شدت مجروح می‌شود و با وجودی که جانباز 70 درصد است، هر بار بعد از بهبودی نسبی به جبهه برمی‌گردد.

بعد از قبول قطع‌نامه و پایان جنگ برای مداوا به آلمان می‌رود و باز هم تحت عمل جراحی قرار می‌گیرد و بنا به درخواست خودش زودتر از موعد به ایران برمی‌گردد.

کتاب نورالدین پسر ایران از هجده فصل و عکس‌های ضمیمه و فهرست اعلام تشکیل شده است.

این کتاب ویژگی‌های زیادی دارد که در زیر به آن‌ها اشاره کرده‌ایم:

ویژگی اول، بیان روان و سلیس کتاب است. بخش مهم این ویژگی مدیون زحمات معصومه سپهری است که این خاطرات را شیوا و روان، برای ما نوشته‌اند. ویژگی دوم، صداقت و پرهیز از هرنوع مقدس‌نمایی و تطهیر وقایع است. سومین ویژگی کتاب نورالدین پسر ایران طنز مستتر در برخی گفت‌وگوها و مناظره‌ها است. ویژگی چهارم این کتاب، واقع‌نمایی و بیان صادقانه و مواجهه بسیار واقعی با زندگی است. ویژگی پنجم، اشارات معرفتی اثرگذار کتاب است. ویژگی ششم، نمایش وضعیت جامعه آن هنگام و نشان دادن برخی افراد یا گروه‌هایی است در آن زمان که بسیاری از مردم غیور این سرزمین مشغول دفاع از دین و کشور و امامشان بودند، آنها با بی‌تفاوتی یا سهل‌انگاری یا کارشکنی، برخلاف جهت مردم حرکت و عمل می‌کردند. ویژگی هفتم کتاب نورالدین پسر ایران، نمایش عظمت روحی خانواده شهدا است. ویژگی هشتم، تأثیر توسل به ائمه اطهار علیهم السلام و خصوصا امام رضا علیه السلام است. ویژگی نهم، بیان دقیق برخی حوادث جبهه‌ها به‌صورتی واقعی و نه اغراق‌آمیز است. ویژگی دهم که به آن اشاره می‌کنیم، پرهیز از بیان خاطره برای کسب شهرت و امتیاز است.بریده‌ای از کتاب نورالدین پسر ایران:

داد زدم: نزن. و گلوله را بغل کردم تا از مسیر آتش عقبه بردارم، اما فندرسکی که دستش را روی گوشش گذاشته بود، با فشار زانویش توپ را شلیک کرد ... شلیک توپ همان و به هوا رفتن من همان! سرعت و فشار آتش عقبه مرا مثل توپ سبکی به هوا پرتاب کرد ... هیچ چیز از آن ثانیه‌های عجیب به یاد ندارم ... فقط یادم هست محکم به زمین افتادم در حالی که گردنم لای پاهایم گیر کرده بود! بوی عجیبی دماغم را پُر کرده بود. مخلوطی از بوی گوشت سوخته، باروت، خون و خاک ... به‌تدریج صدای فریاد فندرسکی و دیگران هم به گوشم رسید. گریه می‌کردند، داد می‌زدند ... من تلاش می‌کردم سرم را از بین پاهایم خارج کنم، ولی نمی‌شد ... احساس می‌کردم مثل یک توپ گرد شده‌ام و اصلاً تحمل آن وضع را نداشتم. ناله می‌کردم: گردنم را بکشید بیرون ... اما این کار دقایقی طول کشید. وقتی سرم از آن حالت فشار خارج شد، دیدم همه گوشت‌های تنم دارند می‌ریزند. هیچ لباسی بر تنم نمانده بود. حتی نارنجک‌ها و خشاب‌هایی که به کمرم داشتم، ناپدید و شاید پودر شده بودند. بچه‌ها به سر و صورتشان می‌زدند و گریه می‌کردند. من از لحظاتی قبل شهادتین می‌گفتم، اما هیچ ناله‌ای از من بلند نبود. از بچگی همین طور بودم.

مشخصات کتاب نورالدین پسر ایران

این کتاب با نویسندگی معصومه سپهری به همت انتشارات سوره مهر  در سال 1403 به چاپ رسیده است . مشخصات ظاهری کتاب شامل : قطع وزیری ، 700 صفحه و شومیز ( جلد نرم ) می باشد .

قیمت کتاب نورالدین پسر ایران

قیمت این کتاب 575 هزارتومان می باشد که در سایت پنج و هفت موجود است و با ثبت سفارش در سایت می توانید این محصول را تهیه فرمایید . 

• ثبت دیدگاه
• دیدگاه کاربران
اولین کسی باشید که دیدگاهی برای "نورالدین پسر ایران" می نویسد